در حال گذشتن از کوچههاي کاهگلي روستاي متينآباد هستيم و نگاه کودکان روستا که دستانشان را سايهبان چشمان و صورت آفتاب سوخته خود کردهاند، نظارهگر ماست. اندکي که از روستا خارج ميشويم اتوبوس متوقف ميشود؛ ظاهراً به مقصد رسيدهايم. پايم را بر زمين مي گذارم و از اتوبوس خارج ميشوم، اولين حضور خود را در کوير تجربه مي کنم. نگاهي به پشت سر مياندازم، دورنمايي از روستاي متينآباد پيداست و در پيش رو کوير است و کوير.
سمت چپ ساختمان آجري شبيه کاروانسرا قرار دارد و در راست مزرعهاي سبز که نشاني از رويش در دل کوير است. ظهر است و هوا گرم و خشک. دوستان و همکارانم نيز يک به يک از اتوبوس خارج ميشوند و پيرامون خود به نظاره ميايستند. دستها به سمت دوربينها ميرود و هريک زاويهاي را انتخاب ميکنند. پس از اندکي ور رفتن با لنز دوربين و فکوس روي سوژه مورد نظر انگشتشان روي دکمه شاتر ميلغزد و لحظهاي از ظهر کوير را به نام خود ثبت ميکنند.
اينجا اکوکمپ متين آباد است
آفتاب داغ ظهر و چادرهايي سپيد که با خاک کوير کنتراست زيبايي دارد. اينجا اکوکمپ متينآباد نخستين اکوکمپ طبيعي کشور است که از سه سال پيش حرف احداث آن بر سر زبان طبيعت دوستان و اهالي گردشگري افتاد.
مسئولان کمپ به استقبالمان ميآيند. ما 10 خبرنگار هستيم که براي افتتاح فاز نخست منطقه نمونه گردشگري متينآباد نه از سر اجبار و وظيفه کاري بلکه با تعلق خاطري قريب به طبيعت و محيط زيست از تهران همسفر شدهايم و پس از طي مسافتي 6 ساعته اکنون به مقصد رسيدهايم.
پورنگ پورحسيني؛ کارشناس کاربلد طبيعتگردي که آشناي بيشتر طبيعتگردان است در بدو ورود، رفتن روي بام کاروانسرا را به ما پيشنهاد ميکند تا با ديدن چشماندازهاي پيرامون با موقعيت کمپ و امکانات موجود در اطرافمان آشنا شويم.
روي بام ميرويم، چشمانداز فوق العادهاي است، تا چشم کار ميکند کوير است و کوير و کوير. نميدانم در چه موقعيت جغرافيايي قرار داريم، به بروشوري که در اتوبوس به ما داده شده رجوع ميکنم که در آن در مورد موقعيت منطقه و اکوکمپ چنين آورده شده است:
“دشت کوير يکي از بزرگترين مناطق کويري کشور است که به دو قسمت شرقي(کوير بزرگ) و غربي(کوير کوچک) تقسيم ميشود. دشت کوير از ناحيه شمالي به شهرهاي بيارجمند و دامغان، از سمت شرق به بردسکن، عشقآباد و طبس، از سمت جنوب به ساغند و خرائق، از سمت غرب به آران و بيدگل، قم و ورامين منتهي ميشود. دشت کوير داراي مناطقي بکر و دست نخورده است. جاده آسفالته معلمان به جندق مرز ما بين کوير بزرگ و کوچک به حساب ميآيد. منطقه نمونه گردشگري متينآباد درست در قسمت جنوب غربي دشت کوير (کوير کوچک) و در منطقه شهر بادرود از توابع شهرستان نطنز قرار گرفته است.”
بروشور را که ورق ميزنم در بخشي ديگر در مورد موقعيت منطقه نمونه گردشگري متينآباد چنين آمده است:”منطقه نمونه گردشگري متينآباد از شمال به قلعه باستاني کرشاهي واقع در محدوده شهرستان آران و بيدگل، از غرب به شهر ابوزيدآباد، از شرق به امامزاده آقاعليعباس(ع) در شهر بادرود و از شمال به روستاي متينآباد از توابع بخش امامزاده شهرستان نطنز متصل است.”
نگاهي دوباره به اطراف مياندازم: مزرعه، چادرهاي اقامتي، ساختمان آجري ديگري که به ظاهر رستوران کمپ است، برکهاي مصنوعي با نخل هاي اطراف آن، مزرعه پرورش شتر مرغ و محل نگهداري شترها تمام آن چيزي است که ديده مي شود و پس از آن تا چشم کار ميکند کوير.
همه چيز طبيعي
عکاسي بچهها روي بام که تمام ميشود به سمت رستوران ميرويم. مشغول خوردن غذا هستيم که واقفي سرمايهگذار اين منطقه به بالاي ميز ما ميآيد و ضمن خوشآمدگويي در مورد اين رستوران و غذاهاي طبخ شده در آن ميگويد: “به غير از برنج و روغن زيتون تمامي موادي که براي طبخ غذا مورد استفاده قرار گرفته به صورت ارگانيک در اين محوطه کشت شده يا از روستاي متينآباد تهيه ميشوند. در واقع تلاش ما براي ارائه غذاي سالم با استفاده از مواد اوليه تازه و ارگانيک است، براي رسيدن به اين هدف بايد داراي دو ابزار اصلي باشيم، مواد اوليه سالم و تازه و آشپز خوب که خوشبختانه هردوي آن در کمپ وجود دارد.
ساختمان رستوران نيز به سبک سنتي طراحي شده است به طوريکه امکان استفاده از فضاي بيرون و محوطه نيز در کنار تپههاي ماسهاي و فضاي سبز اطراف با چشماندازي از کوههاي کرکس در جنوب و تپههاي ماسهاي در شمال آن امکانپذير است. اين رستوران ظرفيت پذيرايي از 130 نفر در داخل سالن و 200 نفر در فضاي بيروني را دارد.”
در فرصتي که پيش آمد از واقفي در مورد مزرعه ارگانيک و هدف از ايجاد آن سوال ميکنم و او ميگويد: “در اين مزرعه مطلقاً از کودها و سموم شيميايي در فرآوري محصولات استفاده نميکنيم. کشاورزي ارگانيک با اکولوژي هماهنگ است و باعث تثبيت بافت خاک، حفظ چرخه آب، چرخه مواد غذايي و آلودگي کمتر زمين و آب و هوا ميشود.”
او جلوگيري از حرکت شن و ماسه و فرسايش خاک و آب، افزايش رطوبت و لطافت هواي منطقه، افزايش توليد محصولات کشاورزي، فرهنگسازي در رابطه با حفظ و تکثير محيطزيست و فضاي سبز و ايجاد اشتغال و فرهنگ کار را از ديگر اهداف ايجاد مزرعه ارگانيک عنوان کرد.
شتر؛ کشتي کوير
ساعت حدود 15 و 30 دقيقه است.در حالي که جمعيت زيادي براي مراسم افتتاحيه آمدهاند ما به سمت محل نگهداري شترها ميرويم. شتر حيوان کوير است و شتر و شترسواري در لابه لاي تپههاي کويري از جلوههاي کوير براي گردشگراني است که به اين اقليم سفر ميکنند. اين خود دليلي شده تا در نخستين اکوکمپ کويري کشور امکانات شترسواري نيز فراهم شود. آنطور که در بروشور خواندم هم اکنون 25 نفر شتر در اين مکان جهت استفاده گردشگران در کمپ تربيت شده است و کاملاً آرام هستند و براي سوارکاري آموزش ديدهاند.
اينجا همه امکانات فراهم است
مراسم افتتاحيه با حضور جمعي از مسئولان گردشگري و استاني آغاز ميشود و واقفي اطلاعات جامعتري در مورد اين کمپ ارائه ميدهد که به اين شرح است:
“منطقه نمونه گردشگري متينآباد در سال 85 مصوب شد و امروز فاز اول کمپ مشتمل بر سوئيتهاي اقامتي، رستوران، چايخانه سنتي، مزرعه ارگانيک، پرورش شتر مرغ، امکانات اقامت در چادر و امکانات رصد ستارگان، شترسواري و دوچرخه سواري به بهره برداري رسيده است. از جذابيتهاي کويري منطقه ميتوان به وجود تپههاي شني، گياهان کويري و گونههاي حيات وحش منحصر به فرد اشاره کرد. از ديگر ويژگيهاي مهم اين کمپ راههاي دسترسي سريع و آسان براي رسيدن به آن است. اکوکمپ متينآباد با امکانات کاملاً مدرن با استفاده از مصالح موجود در منطقه و با رعايت استانداردها و موازين مربوط ساخته شده است. در ساخت اين کمپ سعي شده است تا کمترين آسيب به محيط زيست و تنوع زيستي منطقه وارد شود و استفاده از سلولهاي خورشيدي براي تامين آبگرم گردشگران بر اين اساس پيشبيني شده است. علاوه بر امکانات موجود نظير شترسواري، دوچرخه سواري، رصد ستارگان در شب و پياده روي در کوير در آينده نزديک نيز رالي اتومبيلهاي 4WD، موتورسيکلت و ساير ورزشهاي کويري راه اندازي خواهد شد.”
مراسم افتتاحيه با سخنراني ساير مسئولان، اجراي موسيقي سنتي و رقص محلي بادرودي ادامه و با پذيرايي از ميهمانان با هندوانه خاتمه يافت.
غروب کوير هم جاذبهاي ديگر است
غروب است. براي خوردن چاي به چايخانه که در طبقه دوم اکوکمپ قرار دارد ميرويم. چايخانه سنتي به دو ايوان وسيع که براي اجراي برنامههاي متنوع از جمله پذيرايي و رصد ستارگان ساخته شده است راه دارد و بچهها در حالي که مشغول خوردن چاي در استکانهاي کمر باريک هستند در اين دو ايوان پراکنده شدهاند و با تماشاي چشمانداز زيباي ارتفاعات کرکس به صحبت مشغول ميشوند و از طبيعت و زيبايي موجود لذت ميبرند.
زير نخلستان پر مهتابي کوير
در کوير زمين و آسمان بيکران است و انبوه ستارگان پر نور در تاريکي مطلق آسمان تنها چيزي است که در سکوت موجود توجه انسان را به خود جلب ميکند.
ساعت از 11 شب نيز گذشته است. لبه حوضي که رو به روي ساختمان اصلي کمپ قرار دارد نشستهايم تا دقايقي در سکوت موجود ريههاي خود را از هواي سبک کوير پر کنيم، که پورحسيني با شور فراواني که هيچ نشاني از خستگي يک روز پر کار در چهرهاش ديده نميشود بچهها را به رصد ستارگان دعوت ميکند. او جلوتر ميرود و دقايقي بعد نيز ما به سمت تلسکوپها که پشت چادرهاي کمپ قرار دارند حرکت ميکنيم. چشمک زدن چراغ قوه يکي از بچهها که زودتر به محل تلسکوبها رفته است راهنماي ما ميشود. هوا کمي سرد شده است. در فاصلهاي که به سمت محل رصد ميرويم اين بخش از يادداشت “کوير”دکتر شريعتي به ذهنم ميآيد و آن را زمزمه ميکنم.
“شب کوير، اين موجود زيبا و آسماني که مردم شهر نميشناسند، آن چه ميشناسند شب ديگري است؛ شبي است که از بامداد آغاز ميشود. شب کوير به وصف نميآيد. آرامش شب که بيدرنگ با غروب فرا ميرسد، آرامشي که در شهر از نيمه شب در هم ريخته و شکسته ميآيد و پريشان و ناپايدار …”
تماشاي ماه و مشتري، رصد ستارگان، ديدن خوشههاي آسماني و صورتهاي فلکي تجربهاي جديد بود که در نخستين دقايق نهم مهرماه در دشت کوير اتفاق افتاد و در حالي که مشغول تماشاي ستارگان با چشم مسلح و غير مسلح بوديم پورحسيني سر صحبت از رقابتهاي مسيه باز کرد و نحوه برگزاري اين مسابقات، تعداد زياد شرکتکنندگان که گاه به بيش از 160 نفر ميرسد، داوري، سختي کار و زمان برگزاري مسابقه که از غروب آفتاب تا طلوع روز بعد ادامه دارد را برايمان تشريح کرد و سوالات ما را پاسخ گفت.
ساعت 2 بامداد است و حدود سه ساعت ايستادن روي پا بچهها را خسته کرده، شايد اگر ترس از عقرب نبود تا صبح روي شنهاي کويري مينشستيم و زير آسمان پر ستاره کوير صحبت ميکرديم. به ناچار به کمپها ميرويم تا خوابيدن در خنکاي هواي کوير را نيز تجربه کنيم.
فردا صبح که نه، چون امروز همان فردايي است که ديروز صحبت آن بود، تنها چند ساعت براي خواب فرصت داريم و پس از آن بايد کوله بار سفر خود را به مقصد تهران ببنديم و يکي از متفاوتترين سفرهاي کاري خود را به پايان برسانيم، سفري که اگرچه کوتاه بود و فرصت استفاده از تمامي ظرفيتهاي کوير را به ما نداد اما مطمئناً براي هميشه در ذهن ما ماندگار است.