قلعه ده آباد

پس از مطلب قلعه کرشاهی باز هم مطلبی زیبا و گزارش تصویری فوق العاده از آقای رسول شهبازی عزیز در وبلاگ “طبیعت زیبای ایران” که به گزارش سفر به قلعه ده آباد پرداخته اند. مطلب و گالری عکسهای ایشان در ادامه تقدیم می گردد:

DehAbad (0)

قلعه ده آباد واقع در بادرود، به همراه قلعه های کرشاهی، قلعه فمی، قلعه گبری بادرود و قلعه سیزان ، یکی از سلسله قلعه های تاریخی حاشیه کویر مرکزی ایران است که وظیفه حفاظت و تامین امنیت شهرهای مهم آن زمان مانند کاشان و نطنز و بادرود و مناطق حاشیه کویر، و دفاع در برابر دشمنان را بر عهده داشتند. قلعه ده آباد در۶۵ کیلومتری جنوب شرقی کاشان،و در روستای ده آباد بادرود قرار دارد.شهر بادرود (درنزدیکی امامزاده آقا علی عباس) یکی از شهرهای تاریخی با قدمت چندهزارساله است که با داشتن قلعه ها و کاروانسراها و مساجد و آب انبارها و … رازهای ناگفته زیادی از گذشته این مرز و بوم در سینه دارد. بادرود یکی از مراکز تولید انار در کشور است که همه ساله در فصل پاییز، شاهد برگزاری جشن باشکوه و زیبایی با عنوان جشنواره انار است و گردشگران زیادی را به خود جذب میکند.

DehAbad (1)

دراین شهر، قلعه ای بانام قلعه گبری بادرود وجود داشته که جزء اصلی ترین پایگاه های دفاعی منطقه بشمار می آمده، این قلعه بهمراه ارگ بم، یکی از بزرگترین بناهای خشتی جهان محسوب میشد که قبل از اسلام ساخته شده بود.

قلعه گبری دارای ۱۲ برج دیده بانی و ۴ چهار طبقه بوده که در نوع خود، یک شاهکار مهندسی نظامی بشمار می آمده و ازآن برای رهبری بقیه قلعه ها و هدایت سربازان هنگام جنگها و کنترل و تامین امنیت کاروان های تجاری استفاده میشده. متاسفانه در سال ۱۳۵۷ بکلی تخریب میشود و به جای آن دو ساختمان بزرگ(ظاهرا آموزشی!!!) می سازند. هنگام تخریب این سند هویت ایرانی، مقدار زیادی سکه و جواهرات و اشیاء تاریخی کشف میشود و به غارت می رود که هر کدام میتوانست، پرده از اسرار زیادی بردارد،اما حالا هیچ اثری از این قلعه باقی نمانده است.افسوس و افسوس و افسوس…

عکس زیر،برگرفته از سایت بادرودنیوز ، از معدود عکسهای قلعه گبری است که درسال ۱۳۴۸ گرفته شده.

DehAbad (21)

شاید این سرنوشت بقیه آثار و گنجینه های ملی ما باشد که روزگاری تنها عکسی از آنها باقی بماند.

بگذریم…

متاسفانه نتونستم از تاریخ دقیق قلعه ده آباد اطلاع دقیقی به دست بیاورم بهمین خاطر به آنچه که در صدوپنجاه سال اخیر روی داده، اکتفا میکنم، ولی از دوستان خواهش میکنم چنانچه اطلاعاتی در این زمینه دارند، دریغ نکنند .

اما قله ده آباد در گذشته ای نه چندان دور، و در اواخر دوره قاجار،گویا پناهگاه مردم روستاهای اطراف (ده آباد و متین آباد و خالدآبادو…) از شر غارتگری ها و راهزنان آن زمان، از جمله حسین کاشی بوده که هنگام حمله راهزنان، در داخل قلعه پناه میگرفتند.سرانجام این راهزن که بر قسمتهایی از کاشان و ساوه و شهرهای اطراف تسلط داشته،توسط سربازان رضاشاه دستگیر و اعدام میشود…

چنانچه قصد رفتن به داخل قلعه ده آباد را دارید، خیلی احتیاط کنید چون دیوارهای آن بسیار سست و درحال ریزش هستند هر لحظه احتمال خطر وجود دارد، درضمن جلو راه ورودی قلعه، یک گودال عمیق وجود دارد که بدلیل تاریکی راهرو باریک آن، قابل دیدن نیست .

بازهم میگم آثار تاریخی، سند هویت و پرچم واقعی ما و نسل های آینده هستند و نگهداری و نگهداری از آنها وظیفه ملی و انسانی ماست.پس مراقب باشیم صدمه ای به آنها نزنیم!!!

با توجه به اینکه قلعه فمی و قلعه ده آباد فاصله کمی باهم دارند و منظر کویری و روستایی اطراف قلعه بسیار زیبا و دیدنی است، میتوانید از دوچرخه برای پیمودن مسیر استفاده کنید و لذت زیادی رو ازون ببرید.

این سفر، به در خواست دوستان عزیز و باصفایی که از طریق وبلاگ با اونها آشنا شدم، انجام شد و طی دو روز و پیمودن ۷۰ کیلومتر با رکاب زدن در مناطق کویری و حاشیه آن، تونستیم از سه قلعه کرشاهی و فمی و ده آباد دیدن کنیم.دوچرخه، بهترین و پاکترین وسیله برای خیلی از سفرهاست و ما هم موفق شدیم با دوچرخه سواری، اونهم در هوای نیمه بارانی و زمستانی کویر، از مناظر بدیع و زیبای طبیعت لذت ببریم و با روستاهای خالدآباد و متین آباد و ده آباد و … و مردم خونگرم و مهمان نواز آنها آشنا شویم.

جا داره از همراهی و لطف دوستان دوچرخه سوارم، آقایان امیر یکتا و عدالت عابدینی که لذت این سفر را دوچندان کردند،قدردانی کنم . سعی میکنم بقیه گزارشها و عکسهای این سفر را زودتر آماده کنم .

به هر حال زیبایی را میتوان نه تنها در جنگل و کوهستان و گلزار، بلکه در خرابه ها و کویرها و شوره زارها هم یافت و از درک آن لذت برد.بقول سعدی :

محقق همان بیند اندر ابل که در خوبرویان چین و چگل

وقتی به داخل این قلعه رفتم، مسحور وقار باشکوه قلعه شدم و جادوی عظمت و سکوت آن، همه وجود کوچکم را فرا گرفت. گویا می شنیدم صدای مردانش را ، و میدیدم اسرار نهانش را.

و بازهم از خودم پرسدم : براستی من کیستم

DehAbad (11)

کاووس کیانی که کی اش نام نهادند        کی بود کجا بود کی اش نام نهادند؟

خاکیست که رنگین شده از خون ضعیفان        آن ملک  که  بغداد و ری اش   نام نهادند

با  خاک عجین  آمد و  از تاک عیان  شد        خون دل شاهان که می اش نام نهادند

صد تیغ  جفا  بر  سر و  تن دید  یکی  چوب        تا شد تهی از خویش و نی اش نام نهادند

دل گرمی و دم سردی ما بود که گاهی       مرداد مه  و  گاه  دی اش  نام   نهادند

آیین  طریق  از  نفس   پیر  مغان  یافت         آن خضر که فرخنده پی اش نام نهادند

همچنین ببینید

گزارش تصویری مراسم ۲۸ صفر در شاهزاده سلطان حسین(ع)

مراسم عزاداری سالروز رحلت جانسوز پیامبراکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) در روز ۲۸ …

۲ نظر

  1. سلام. پایگاه خبری نطنز سلام آغاز به کار کرد. خوشحال می شوم این پایگاه مورد عنایت و نظر شما قرار گیرد.

  2. سلام خوب بود به وبلاگ ما سر بزنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *