آنچه در ارتفاعات دماوند میگذرد، درد مشترک دیگر قلههای ایران زمین هم هست. قلههایی که هر یک عمری به درازای تاریخ دارند و از زمان پیدایش انسان، در زندگی بشر منشا حیات بودهاند،اما امروز چنان مورد بیمهری قرار گرفتهاند که حتی وحوش هم نمیتوانند از این موهبت طبیعی به عنوان جایگاهی مأمن استفاده کنند. قلههای ایران و کوهستانهای منتهی به آن در هر نقطهای که باشند،نه فقط به عنوان بهترین پناهگاه حیات وحش عمل میکنند،بلکه در توازن شرایط جوی و تلطیف هوا تاثیر اساسی دارند و به همین دلیل وجود برخی از ارتفاعات در مناطق خشک و نیمه خشک نعمتی است که همه باید قدر آن را بدانند. یکی از این قلهها،«کرکس» در نطنز است، قلهای که دامنه آن از شهر تاریخی نطنز آغاز میشود و تا حاشیه کویر ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر بیشتر فاصله ندارد.
ارتفاعات «کرکس» تنها منبع آب شهرستان نطنز به ویژه شهر وسیع بادرود است و به عنوان تنفسگاه این منطقه عمل میکند، اما صد حیف که غیر از معدنکاران سنگ، هیچکس قدر این نعمت گرانبهای طبیعی را نمیداند!
اگر معدنکاران در ارتفاعات زیبا و پرطراوت دماوند در پی یافتن «پوکه» به تخریب طبیعت و محو حیات وحش پرداختهاند، اما «کرکس» بلند قامت ایران در سکوت صخرههای ساکت خود،شاهد زخمهای عمیقی است که هر روز پیکرش را نحیفتر میکند، «کرکس» پوکه ندارد، اما بیش از دو دهه است که چوب سنگهای گرانیت منحصر بفرد خود را میخورد.
سازمان حفاظت محیط زیست و اداره کل منابع طبیعی از سالهای دور محدوده کرکس را حفاظت شده اعلام کردهاند، اما جالب است بدانید حتی یکی دو تابلو «منطقه حفاظت شده کرکس» هم که در حاشیه راه قدیم نطنز قرار داشت چند سالی است که دیگر دیده نمیشود!
ولی اگر وضع به همین شکل ادامه یابد در آیندهای نه چندان دور دیگر کوهستانهای کرکس نیازی به حفاظت نخواهد داشت، چرا که نه وحوشی میتواند در آن ادامه حیات دهد که مورد طمع شکارچیان قرار بگیرد و نه درخت و بیشهای که گردشگران و کوهنوردان را جذب خود کند.
واقعیت این است که متولیان و سازمانهای مرتبط با حفظ و حراست از این کوهستان هر کدام مدعی هستند که کار خود را درست انجام میدهند، اما آنچه دیده میشود با ادعای آنان در تضاد است. برای دیدن حجم تخریب ارتفاعات نطنز، نیازی به بررسی دقیق و کار کارشناسی نیست. میتوانید در کنار گذر نطنز با چشم غیرمسلح بسوی «کرکس» نگاه کنید و سینه چاک چاک آن را که زیر تازیانه و تیغ ماشینهای غولپیکر قرار دارد، به خوبی ببینید!
آیا وقت آن نرسیده است که سازمانهای مسئول با بهرهمندی از تشکلها،انجمنها و طرفداران محیطزیست به ویژه فدراسیون کوهنوردی این معضل چند و چندین ساله را حل کنند و با تعامل و یافتن راهحلی منطقی، این درد مشترک کوهساران ایران را درمان کنند؟